گزارش روزنامه همشهری از آتنا و بازرچه نوروزی

گزارش روزنامه همشهری از آتنا و بازرچه نوروزی

گزارش روزنامه همشهری از آتنا در آخرین شماره این روزنامه در سال 1396
دستان پرمهر دانشجویی در حمایت از زنان و دختران آسیب‌دیده
لبخند عزتمندانه نیازمندان دغدغه «آتنا»ست 

نعیمه جاویدی؛ منطقه 10

 بیشترشان دهه شصتی هستند. نیت نیکوکارانه دانشجویان دانشگاه تهران در رشته‌های مختلف نزدیک به 10 سال است که آنها را دور هم جمع کرده و چتر حمایتشان را بر سر گروهی از شهروندان آسیب‌دیده نگه داشته است. اینها بر این باورند دانشجو نباید فقط دست به نقد باشد بلکه باید پایی برای برداشتن قدم خیر و مؤثر در جامعه هم داشته باشد. جامعه هدف آنها زنان بی‌سرپرست، بدسرپرست، خشونت‌دیده و دختران فراری است. اعضای موسسه «آتنا» این روزها در آستانه سال نو، جشنواره نوروزی برای حمایت از گروه تحت پوشش خود برپا کرده‌اند.

 نام آتنا، نام اتفاقی دخترانه برای حمایت از زنان و دختران آسیب‌دیده توسط این مؤسسه نیست. برای این گروه فعال اجتماعی، هر حرف آتنا دربرگیرنده اهداف، شعار و سرفصل‌ کاری است یعنی آگاهی، تکاپو، نوتوانی و ارتقا. گروهی که جشنواره نوروزی را از دستاوردهای بانوان تحت پوشش این مؤسسه فراهم کرده است تا هم عواید آن به اعضای تحت‌ پوشش برسد و هم شهروندان بیشتری با این خدمات آشنا و حامی مالی و معنوی برنامه‌هایشان شوند .


 «سلام رحمان» به «آتنا» رسید                                                                                 

 «امیرحسین ظهوریان» از دانشجویان نخبه رشته بهره‌برداری مهندسی نفت است که بدون چشمداشت مادی حدود یک دهه است که در این مؤسسه خدمت می‌کند. او می‌گوید: «سال 1385 بود که 16 دانشجو راهی محله «خاک‌سفید»، یکی از محله‌های مستعد آسیب‌های اجتماعی شرق تهران شدند. کار خود را با شعار «فرصت برابر آموزشی» و برپایی کلاس‌های فرهنگی و آموزشی در مساجد محله آغاز کردیم. به مرور خانواده‌های نیازمند، محروم و آسیب‌دیده محله شناسایی شدند. ارتباط بهتری برای ریشه‌یابی آسیب‌های خانوادگی آنها که معمولاً فقر و اعتیاد بود، پیدا کردیم.                                            

 هرکدام از بچه‌ها قبلاً در سمن‌های مختلفی و انجمن‌های دانشجویی و غیره عضو بودند. علاقه‌مندی ما به کار سبب شد یاوران بیشتری جذب کنیم. وقتی حدود 30 نفر شدیم هریک از بچه‌ها از طریق آشنایان، دوستان و اقوام خود یک میلیون تومان به مؤسسه کمک کرد تا بتوانیم یک خانه دو طبقه قدیمی در محله خاک‌سفید اجاره و در آن کلاس‌های مختلف آموزشی برای کودکان، مهارت‌افزایی و خودکفایی برای بانوان و نیز مشاوره به خانواده‌ها و برنامه های مختلف دیگر را برپا کنیم.                    

 به مرور به این نتیجه رسیدیم که کمک به این خانواده‌ها نیازمند تخصص و دانش اجتماعی است. بعضی از بچه‌ها به رشته‌های روان‌شناسی و مددکاری تغییر رشته دادند. مؤسسه ما تا سال 1389زیر نظر سازمان ملی جوانان با نام «سلام رحمان» فعالیت می‌کرد اما پس از آن تاکنون با عنوان «آتنا» زیرنظر سازمان بهزیستی اداره می‌شود. آتنا، 250 خانواده شامل هزار نفر را تحت‌پوشش برنامه‌ها و خدمات خود دارد.


 ایستادن روی  پاهای خود                                                         

 جلو در ورودی، حیاط، پله‌ها و اتاق‌های مختلف خانه قدیمی کوچه شهید محسنی در خیابان شهید اسکندری که حالا خانه امید آتنایی‌ها هم هست با گلدان‌های بهاره و بادکنک تزیین شده است. گلدان‌های بنفشه، لاله و همیشه‌بهار، حال و هوای عید نوروز و سال نو دارند. صدای نواختن موسیقی سنتی با هیاهوی حاضران، بوی کیک‌، شیرینی‌ها و غذاهای خانگی درآمیخته و به جشنواره نوروز «آتنا» حال و هوایی خوب داده است.

 غرفه‌های مختلف فروش اقلام تولیدی یا ارائه شده توسط بانوان سرپرست خانوار و بدسرپرست هم رونق دارد. از آینه‌های سفالی و ظروف هفت‌سین گرفته تا زیورآلات دست‌ساز، گل سینه و گردنبندهای اناری، ترکمن و غرفه کتاب. «زهرا سادات افتخارزاده»، مدیرعامل مؤسسه آتنا می‌گوید: «هدف اصلی ما توانمندسازی و مهارت‌افزایی افراد آسیب‌دیده است طوری که خودکفا شوند. پول نقد دست هیچ مددجویی نمی‌دهیم. برای مثال اگر کسی بیمار است به دکتر مراجعه می‌کند و ما با دکتر تسویه می‌کنیم.

 این‌گونه به عزت نفس و حرمت اجتماعی آنها نزدیک‌تر است. اینجا کارگاه خیاطی و آشنایی با مشاغل مختلف داریم. نقاط قوت و آسیب هر خانواده را شناسایی و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم. به عنوان مثال اگر پدر معتاد است، مادر مهارتی مانند قالیبافی پیدا می‌کند و به مرور تبدیل می‌شود به فردی خودکفا. خلأهای عاطفی، معنوی و مالی خانواده‌اش را پر می‌کند.» این بانوی جوان برای کمک بهتر به خانواده‌های تحت پوشش مؤسسه، تغییر رشته داده و اکنون دکترای مددکاری دارد. او می‌گوید: «اعضای مؤسسه ما به 3 دسته توانمند شده، در حال توانمند شدن و غیرقابل توانمندی تقسیم می‌شود. تعدادی از توانمند شده‌‌های ما اکنون حامی مؤسسه هستند».                                                                              


 به خانه برگرد،  عزیزم ! 

 تحت‌پوشش قرار دادن دخترانی موسوم به «خیابانی» و «فراری»، نقطه تمایز این مؤسسه با مراکز مشابه دیگر است. اما افتخارزاده عنوان‌های دیگری برای این دخترها دارد: «دخترانی که به هر دلیل، شب جایی برای خواب و استراحت ندارند.» چند خاطره را یادآوری می‌کند و می‌گوید: «دوستان ما دختر خانمی را به ما معرفی کردند که دوست نداشت به خوابگاه‌ بهزیستی برود. تلاش کردیم دلیل فرار او از شهرستان به تهران را پیدا کنیم.

 او را پیش روانپزشک بردیم و متوجه شدیم اختلال دوقطبی(نوعی افسردگی حاد به همراه بدخلقی) دارد. با خانواده‌‌اش تماس گرفتیم، موضوع را اطلاع دادیم و زمینه را برای برگشت او به خانه فراهم کردیم. حالا درمان شده، ازدواج کرده و فرزند هم دارد. همین که به او فکر می‌کنیم که به جای بی‌خانمانی، هر سال عید را با خانواده‌اش جشن می‌گیرد، حسی شیرین برای ما آتنایی‌هاست. دختر دانشجو شهرستانی هم بود که دچار اعتیاد به ماده مخدر «گل» شده‌بود. دانشگاه به جای مداخله دلسوزانه، راحت‌ترین و بدترین کار ممکن را انجام داده بود؛ اخراج. بعد از معرفی او به روانپزشک برای ترک اعتیاد و کسب اطمینان از سلامت محیط خانواده، او را هم به خانه برگرداندیم.»                                                  


 بی‌شناسنامه‌ها  و قوانین کمرنگ حامی                                                                      

 تهیه شناسنامه برای کودکان بدون برگه هویت مانند مهاجران افغانستانی یا کودکان متولد شده از صیغه و نیز ایجاد زمینه تحصیل برای کودکان بازمانده از تحصیل هم از دیگر خدمات آتناست. مدیرعامل این مؤسسه می‌گوید: «آنقدر پیگیری می‌کنیم تا مسئولان مشتاق شوند و از خدمات ما صحبت کنند. حرف کارهای ما در زمینه آسیب‌های اجتماعی که دهان به دهان بچرخد، خلأ قوانین حمایتی به چشم می‌آید و قوانین حامی تصویب می‌شود .

 ما دانش‌آموزی داشتیم که در کلاس اول ابتدایی و ششم دبستان دست به خودکشی زده بود. متوجه شدیم پدر و مادرش جدا شده‌اند اما پدر بدون اجازه وارد خانه می‌شود او و مادرش را مورد خشونت جسمی و جنسی قرار می‌دهد. مادر اختلال شدید دوقطبی داشت. بعد از مدتی بچه را رها کرد و رفت. مراکز مرجع و تصمیم‌گیرنده بدون بررسی ریشه آسیب‌ها، مدام او را به خانواده‌ای برمی‌گرداندند که محل زایش دردهای او بود. اکنون در بهزیستی تحت پوشش ما و حالش خیلی بهتر از قبل است. این حال خوب او حال همه ما را هم خوب می‌کند. امیدواریم قوانین حامی و مؤثرتری برای سپردن بچه‌ها به شبه‌خانواده‌ها تصویب شود.»                                        


 زندگی مردم،  موزه نیست ! 

 این ایام، بازار کارهای خیر گرم است. اعضای آتنا دو خواهش دارند که افتخارزاده آن را مطرح می‌کند: «امیدواریم کارهای خیر بدون سر و صدا و شفاف انجام شود. لازم نیست بازیگر، عوامل فیلمبرداری و عکاسی را برای یک کمک کوچک همراه خود کنیم. زندگی مردم موزه نیست. نیازمند باید عزتمند باشد. حرمتش را نشکنیم. همچنین باید نیازمند را توانمند کنیم تا خودش بتواند سفره عید آبرومندانه‌ و دلخواه خود را پهن کند. بدین ترتیب، ما فقط شیرین کام نمی‌شویم. بلکه نیازمند، یک عمر شیرین کام خواهد شد.»


مطالب مرتبط

سقف آرزوهای خانه آتنا پایانی ندارد

به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه آتنا ، کارگاه آموزش قالیبافی آتنا که از تابستان گذشته کار خود را آغاز ...

چرخ کارگاه خیاطی آتنا با همراهی شما می چرخد!

برای فعالیت روزافزون کارگاه خیاطی پذیرای هرگونه سفارش عمده هستیم. پس از اعلام نیاز زمستان گذشته برای تجهیز کارگاه خیاطی آتنا، ...

گزارش از دهجامی به قلم یکی از داوطلبان آتنا

دهجامی آخر دنیاست! اینجا دنیای دیگری‌است، دنیایی با خانه‌های نافرم، خانه‌هایی با دیوارهای شکسته، خانه‌هایی با درهای بازمانده، خانه‌هایی که دیگر ...

اگر نظری دارید همینجا بنویسید 0 نظر