گزارش از دهجامی به قلم یکی از داوطلبان آتنا
دهجامی آخر دنیاست!
اینجا دنیای دیگریاست، دنیایی با خانههای نافرم، خانههایی با دیوارهای شکسته، خانههایی با درهای بازمانده، خانههایی که دیگر حریم نیستند. اینجا صدای درد و ماتم به گوش میرسد، کوچه پس کوچههای روستا غرق در خون و یأس است، اینجا پر از فغانهایی است که در پی جوانهای ناکام از دست رفته در سینه حبس شده است، اینجا آخر دنیاست.
روستای دهجامی از توابع شهرستان دالاهو در ۳۲ کیلومتری مرکز شهر با ۲۹۳ نفر جمعیت است که در پی زمین لرزه ۷.۳ ریشتری لرزیده و فرو ریخته است.
پزشک داوطلب چادر به چادر برای عیادت مریضان میرود، در پس چادری سفید که آگهی ترحیم جوان ناکامی آن را رنگین کرده، زنی نشسته با تن پوش سیاه. هیچ نمیگوید، نگاهش به ما نیست، به دیوارههای چادر هم نیست، گویا نگاهش در این دنیا نیست. پزشک میگوید دست و پایش شکسته و باید راهی بیمارستان شود ولی او از آمدن خودداری میکند، میگوید منتظرم پسرم برگردد. در نهایت با تلاش بسیار با ماشین شخصی او را راهی بیمارستان میکنیم.
این روستای دورافتاده روی هیچ ارگان دولتی را به خود ندیده، اگر هم کسی از دولت آمده صرفاً مرکز ثقل لنز دوربینهای سازمان خود شده ؛ به جز بخشدار منطقه که چند بولدزر و کامیون برای بازسازی فرستاده است.
اینجا دهجامی است، روستایی با زبالههای تلنبار شده در کنار چادرها، روستایی با نگاههای خیره مانده کودکان، کودکانی با صورت نشسته و با موهایی که همچون درونشان پریشان است. اینجا پر از گریههای خفته در زیر نگاههای زنان و مردان سیاه پوش است.
پردههای چادر که کنار میرود، صبا نمایان میشود، دخترکی 18 ساله با صورتی کبود از ظلم زلزلهای نابهنگام، به زور مینشیند، دردش را فرو میخورد، لباس سیاه تنش نشان از درگذشت برادر جوان اوست، درد کتف شکستهاش امان نمیدهد، قیافهاش درهم میرود و چشمها را میبندد تا شاید تسکین یابد.
به زور آمبولانس پیدا میکنیم، پدرش اجازه رفتن نمیدهد، میگوید "مراسم هفتم پسرم است، همه باید باشند، کسی را نمیتوانم همراهش بفرستم، به مرور زمان خوب میشود". خود پدر حال و روز خوشی ندارد، پایش شکسته است. پس از اصرارهای مکرر رضایت میدهد.
خانم دکتر خیلی نگرانم؛ این را مادر صبا در گوشهای به آرامی در گوشمان نجوا میکند.
چرا خانم؟
آوار روی قسمت کمر به پایین صبا ریخته بود، به نظرت هنوز باکره ست؟ چیزی شده باشه...
پاسخ پزشک دیگر به گوشم نرسید، بوق ممتد گوشهایم را با رفتن سراغ دوربین خبرنگاری و تصویربرداری از خانههای آوار شده، خاتمه دادم.
روز اول و دوم/ گزارشی از دهجامی به قلم مریم محمدزاده از داوطلبان آتنا
مصاحبه مدیرعامل موسسه آتنا با خبرگزاری وطن
به گزارش پایگاه خبری سازمان های غیر دولتی ایران(watan.ir)، خانم دکتر زهرا افتخارزاده مدیرعامل موسسه ارتقای کیفیت زندگی زنان آتنا ...
برگزاری دور نخست کارگاه تسهیلگری کهگیلویه و بویر احمد
کارگاه سه روزه «اصول ومبانی مشارکت و تسهیلگری ویژه تیم های محلی داوطلب» استان کهگیلویه وبویر احمد 29آذر الی2 دی ...
يادداشت مديرعامل موسسه آتنا درباره آتنا اصلانى و تكرار آتناها در روزنامهی وقايع اتفاقيه؛
تکرار آتناها؛ از مؤسسه آتنا مخابره مىکنم: الهام، دختر هفتسالهای که در مدرسه خودکشى کرد. از مدرسه با اورژانس اجتماعى تماس ...